مهمونی بعد از مدت طولانی

ساخت وبلاگ

خیلی وقته که با این اوضاع اقتصادیِ موجود؛ مهمونی های فامیلی خیلی خیلی کمرنگ شده واقعا...

بعد از مدت طولانی، فامیل پدری (عمه ها و عمو ها) جمع شدیم دور هم خونه بابا به صرف نهار؛ خیلی خوب بود کلی از این در و اون در حرف زدیم و اسم فامیل بازی کردیم و غروب همه رفتن.

امروز رو هم که باید روز رفیق قدیمی نامگذاری کنم؛ چون یکی از رفقای قدیمی دوران راهنماییم بهم پیام داد و خواست یه گروه بزنیم بچه هایی که شماره شون رو داریم از اون سالها.

یکی از رفیقهای صمیمی و قدیمی مامانم هم خیلی اتفاقی امروز شماره اش رو گیر آورد و بهش زنگ زد بعد از مدتها...

خیلی با مامان صمیمی بودن و مامان واقعا دلتنگش بود.

اون خانم یه دختر و پسر مجرد داره و وقتی مامان بهش گفت دو تا نوه دارم خیلی تعجب کرد یک گوشه دنج...

ما را در سایت یک گوشه دنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haaaamechizemana بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 13 آذر 1401 ساعت: 19:19